دوشنبه ۴ اسفندماه، نیروهای جنایتکار “انتظامی” و سپاه پاسداران ارتجاع در نقطه مرزی بین ایران و پاکستان به سوختبران زحمتکش و درماندهای که شبانهروز برای به دست آوردن لقمه نانی برای خود و خانواده خود در تلاش هستند حمله برده و در تیراندازی مرگبار خود به آنان و تبدیل آن منطقه به جولانگاه دردناکی از دود، آتش و خون، دستکم ۱5 سوختبر را بنا بر آمار فعالان رسانه ای بلوچ به قتل رسانده و تعدادی را مجروح کردند. یک شاهد محلی تعداد کشتهشدگان را ۳۷ نفر ذکر کرده است.
سپاه با توجه به قدرت نظامی و حکومتی که دارد بیشتر اقتصاد ایران را قبضه کرده است و بدون هیچگونه تعهد و پرداخت مالیات و غیره سود می برد از پیمانکار های بزرگ گرفته تا واسطه گری های بسیار پر سود را انجام میدهد سپاه و وزارت اطلاعات حتی در تجارت خارج از ایران نیز از جمله کشورهای خلیج فارس و حتی در ونزوئلا پروژه های بزرگ اقتصادی را رهبری می کنند و در همین حال سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات ضمن انجام تجارت شناختهشده و علنی به کارهای بسیار غیر قانونی و قاچاق مشغول اند برای اثبات این گفته همین قدر کافی است که بگوییم احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود آنها را برادران قاچاقچی خطاب کرد منظور او سپاه و وزارت اطلاعات بود سپاهی ها به دو شکل در اقتصاد حضور دارند یک با نام شرکتهای متعلق به سپاه ۲ سپاهیانی که شرکتهای خصوصی خود را تشکیل داده اند اما از تسهیلات سپاه برای سود شخصی خود استفاده می کنند که بیشترین موارد قاچاق از مواد گرفته تا قاچاق انسان را انجام می دهند.
سیستان و بلوچستان از محروم ترین استانهای ایران است که جوانان آن از فرط بیکاری و نبود درآمد و شغل مناسب به سوخت بری روی میآورند که توسط نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی هدف گلوله قرار میگیرند..
سوختبران عمدتا ساکن شهر و روستاهای مرزی هستند؛ در محرومترین نقاط ایران سکونت دارند و سوخت بری تنها چارهشان برای تامین معاش است. گازوییلکِشی، اولین و آخرین انتخاب بیشتر مردهای بلوچستان است. علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان در مجلس دهم گفته بود: "بیشتر افرادی که اقدام به قاچاق سوخت میکنند، مردم عادی همان منطقهاند؛ آدمهایی که به دنبال تأمین معیشت و نیازهای اولیه خود هستند و برای مبلغ ناچیزی این کار را انجام میدهند".
سوختبری در سیستان و بلوچستان و کولبری در کردستان، اگرچه از نگاه حکومت، «قاچاق» محسوب میشوند اما در واقع تنها راه معیشت مردمی هستند که با وجود ثروتهای فراوان، در چنبره سختترین نوع فقر و فلاکت گرفتار شدهاند. خشک شدن «تالاب بینالمللی هامون» و قطع آب «رودخانه هیرمند» در سرزمینی که صیادی، کشاورزی و صنایعدستی، مشاغل سنتی آن بودند، باعث شده است تنها ممر درآمد مردم، دادوستد با همسایگان پاکستانی و افغانی باشد. در این شرایط، سوختبری مهمترین تجارت مردم سیستان و بلوچستان با همسایگان شرقی ایران است. تجارتی که «دادوستد مرگ است.
فعالان رسانهای بلوچ در این خصوص توضیح میگویند، سوختبران در برخورد با نیروهای امنیتی دو گروه میشوند: عدهای که مالک چند ماشین و موتور هستند و افرادی را برای این کار استخدام کردهاند، با ماموران نظامی توافق دارند. آنان با دلال، مثلا عبور ۱۰۰ ماشین مشخص در ماه را هماهنگ میکنند و ماهیانه مبلغی را برای تامین امنیت خود پرداخت میکنند که البته بسیار بالا است. این افراد تضمین هستند و نیروهای امنیتی به سمت خودروها و سوختبرانشان شلیک نمیکنند. اما اینها تعداد کمی هستند. بیشتر سوختکشان به دلیل وضع بد معیشت و عدم توانایی مالی، زیر بار چنین توافقی نمیروند. برای همین وقتی بار میزنند و از داخل خاک ایران به سوی مرز حرمت میکنند، مرصاد یا سپاه به آنها ایست میدهد، ولی آنها توجه نمیکنند؛ چون اگر توقف کنند، هم ماشینشان رفته و هم بار. برای آزادکردن ماشین باید به ازای هر لیتر سوخت، مبلغ هنگفتی جریمه بپردازند. در این شرایط ماموران بهسوی آنها تیراندازی میکنند..
سوختبران سیستان و بلوچستان از مسیرهای مختلفی به سمت مرز میروند. این مسیرها یک وجه اشتراک دارند؛ بخش عمده آنها صعبالعبور و به شدت خطرناک هستند. مثلا برای سوختبری به پاکستان، مرز چابهار، سرباز و سراوان مقصد هستند. مرز چابهار، دریایی است و سوختبری از طرق قایق در آن انجام میشود. اما مرز سراوان و سرباز، خاکی، بسیار صعبالعبور و دارای درههای عمیق هستند؛ جایی که میگویند «سوختبری معامله روزانه با عزرائیل» است..
سوختبران جانشان برای یک لقمه نان کف دست میگیرند. بعضی از آنها در همین راه جان خود را از دست داده است. اموال بعضی از آنها را هم، نیروهای نظامی و انتظامی را توقیف کرده است. سوختبران میگویند، اگر کاری حتی با درآمد بسیار کم برایشان وجود داشت، هرگز سوختبری نمیکردند. درآمد این کار به خطرش نمیارزد.
براساس طرح جدید سپاه، جایگاههای سوخت در معابر مرزی ایجاد میشود و فروش سوخت به پاکستان صورت رسمی به خود خواهد گرفت. در طرح سپاه تنها مرزنشینانی که در فاصله ۲۰ کیلومتری از مرز سکنی دارند میتوانند در طرح رزاق فعال شوند. این در حالی است که بسیاری از سوختبران عمدتا افراد فقیر در حاشیه شهرهای کوچک هستند که فاصله شان از مرز بیش از ۲۰ کیلومتر است.. فعالان بلوچ معتقدند که طرح رزاق به صورت رسمی فروش سوخت را در اختیار سپاه قرار میدهد و این نیروی نظامی از منافع آن به عنوان درآمد اختصاصی خود بهره خواهد برد.
link: Nar. A, رژیم ایرانی زحمتکشان فقیر را در بلوچستان کشت, ۸ اسفند ۱۳۹۹, https://en.marksist.net/node/7273
جهانی سازی: توسعه غیرعادلانه و ترکیبی سرمایه داری
زنان ایرانی آزادی می خواهند